واژه #ریسک از کلمه ایتالیایی ریسیکیر [Risicare] به معنای "جرأت کردن [To dare]" می آید و در این معنا، مفهوم انتخاب کردن و نه سرنوشت را به دنبال داشت (برنشتاین Bernstein ، 1998). همچنین درجایی دیگر بیان شده که ریشه واژه ریسک از لغت ریسکوئه [Risqué] در زبان فرانسوی قدیمی می باشد که معنای خطر[Danger] ی که در آن نوعی شانس وجود دارد می باشد (وسپر Vesper ، 2006).
تعریف ریسک در دیکشنری انگلیسی آکسفورد برابر با یک شانس یا احتمال خطر، از دست دادن، آسیب دیدن یا دیگر عواقب نامطلوب می باشد. در این زمینه، ریسک برای نشان دادن عواقب منفی استفاده می شود. با این حال، ریسک پذیری می تواند دارای یک نتیجه مثبت هم باشد. احتمال سوم این است که ریسک به عدم اطمینان از نتایج مربوط می باشد (هاپکین Hopkin ، 2010).
ریسک اجتناب ناپذیر بوده؛ این موضوع تقریبا فراتر از وضعیت انسانی است و در زندگی روزمره ما و در سازمانهای بخش دولتی و خصوصی حضور دارد (هاردی Hardy ، 2015).
هیچ تعریف واحدی از ریسک وجود ندارد و به این دلیل، مجموعه ای از قوانین و ابتکارات که توسط هر کدام می توان یک سطح معین از ریسک را فرض کرد، پذیرفته شده است (سندروفسکی و مِیر Cendrowski & Mair ، 2009). تعریف ارائه شده در ایزو 31000 عبارت است از تأثیر عدم قطعیت بر اهداف. توجه داشته باشید که یک اثر ممکن است مثبت، منفی و یا انحراف از آنچه مورد انتظار است، باشد. همچنین ریسک اغلب توسط یک رخداد، یک تغییر در شرایط یا یک پیامد توصیف می گردد. (ایزو، 2009)
اگرچه تعاریف قابل قبول متعددی از ریسک در صنایع و سازمان های مختلف وجود دارد، رایج ترین مفهوم در تمامی تعاریف عدم اطمینان از نتایج می باشد (هاردی، 2015). ریسک در زمینه سازمانی معمولا به عنوان هر چیزی که میتواند تحقق اهداف شرکت را تحت تأثیر قرار دهد تعریف شده است (هاپکین، 2010).
یک تعریف روشن از ریسک، در سطح سازمانی به دپارتمان ها و بخش ها کمک می کند تا استراتژیک تر فکر کرده و توانایی خود را در تعیین اولویت های رایج بهبود بخشند. در سطح فردی، به تمام کارکنان کمک میکند تا مهارت های جدیدی را توسعه دهند و توانایی شان را برای پیش بینی، ارزیابی و مدیریت ریسک تقویت کنند (هاردی، 2015).
ریسک ممکن است دارای پیامدهای مثبت یا منفی باشد یا ممکن است به سادگی به عدم قطعیت منجر شود. بنابراین ریسک ها ممکن است در ارتباط با یک فرصت یا یک ضرر یا حضور عدم قطعیت برای یک سازمان در نظر گرفته شوند. هر ریسک دارای ویژگی های خاص خود است که نیازمند تجزیه و تحلیل و مدیریت خاص می باشد (هاپکین، 2010)
در این راستا مفاهیم ریسک به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسک به مفهوم مخاطره [Hazard] (یا تهدید)
- ریسک به مفهوم عدم قطعیت (یا کنترل)
- ریسک به مفهوم فرصت (یا سوداگرانه [Speculative]) (هاپکین، 2010 ؛ کولیِر Collier ، 2009)
امکان دارد که همزمان با جست و جوی فعالیت های خاصی که برای کاهش ریسک طراحی شده اند، به تفکر درباره عواقب ریسک های مربوط به تصمیماتی که گرفته شده اند، نیاز داشته باشیم. مدیریت ریسک مناسب، فعالانه است تا اینکه واکنشی، مثبت است تا اینکه منفی، و در پی افزایش احتمال موفقیت پروژه می باشد (کِرزنِر ، 2009). در حقیقت مدیریت ریسک درباره مدیریت اثربخش در جهان پر از ریسک و عدم قطعیت می باشد (اندرسون، 2014).
مؤسسه مدیریت ریسک یک تعریف مفصل تر از مدیریت ریسک ارائه کرده است که عبارت است از:
#مدیریت_ریسک بخش مرکزی از مدیریت استراتژیک هر سازمانی می باشد و فرایندی است که در آن، سازمان ها با هدف دستیابی به منافع پایدار در هر فعالیت و در سراسر مجموعه ای از فعالیت ها، به بررسی ریسک های مرتبط با فعالیت ها یشان می پردازند. تمرکز مدیریت ریسک خوب بر شناسایی و درمان این ریسک ها می باشد و هدف آن اضافه کردن حدکثر ارزش پایدار به تمام فعالیت های سازمان می باشد. در نتیجه مدیریت ریسک سازمان را در درک پتانسیل جنبه مثبت و منفی تمامی عواملی که می توانند بر سازمان اثر بگذارند، راهنمایی می کند. بنابراین احتمال موفقیت را افزایش می دهد، و هر دو احتمال شکست و عدم قطعیت از دستیابی به اهداف کلی سازمان را کاهش می دهد (آی آر اِم و همکاران، 2002).
به طور کلی یک تعریف واحد از مدیریت ریسک سازمانی که در تمام سازمان ها بکار رود، وجود ندارد. بلکه، بیشتر سازمان ها بر اساس دید گاه های سازمانی و صنعت خود تعریف خاص خود را از مدیریت ریسک سازمانی دارند (هاردی، 2015). در یک تعریف از مؤسسه حسابرسان داخلی(آی آی اِی)، مدیریت ریسک یک فرایند ساختاریافته، منسجم و پیوسته در کل سازمان برای شناسایی، ارزیابی، تصمیم گیری در مورد پاسخگویی و گزارش دهی در مورد فرصت ها و تهدیداتی که بر دستیابی به اهدافش تأثیر می گذارد، تعریف شده است (آی آی اِی، 2009).
دیدگاه کاربران
0 دیدگاهشما هم دیدگاه خود را ارسال کنید